محمدرضا نصرالله زاده
متأسفانه چندی پیش یکی از مدیران ورزش کشور در یک جلسه به اصطلاح خودمانی حرفهایی را به زبان آورد که بسیار قابل تأمل و تعمق بود. او میگفت: جامعه بدنسازی و پرورش اندام خیلی جامعه خوشنامینیست و تخلف در آن زیاد است! یا در جایی دیگر میگفت: رشته بدنسازی و پرورش اندام رشته پرحرف و حدیثی است و حرفهای دیگر از این دست که به نوعی هر شنوندهای را میتوانست ناراحت و عصبانی کند؛ ناراحت از این بابت که آیا این مدیر ورزشی نمیداند شرایط رشتههایدیگر ورزشی نیز چندان گل و بلبل نیست؟ ناراحت از این بابت که شاید هر آنچه در پرورش اندام رخ میدهد، در رشتههای دیگر ورزشی هم رخ میدهد اما کسی حساسیت خاصی روی آنها ندارد! ناراحت از اینبابت که این آقای مدیر فکر میکرد بحث استفاده از دارو و مکمل و اصطلاحاً دوپینگ فقط در رشته پرورش اندام وجود دارد و در رشتههایدیگر هیچ اثری از آنها نیست! ناراحت از این بابت که تفکرش درخصوص ورزشکاران بدنسازی و پرورش اندام یک تفکر درستی نبود و مشخص بود مشاورانش اطلاعات غلطی به او در این خصوص انتقال دادهاند اما جایهیچ تعجبی وجود ندارد وقتی میبینیم که خیلیها حتی حداقلها را هم برای یک رشته ورزشی نمیخواهند و چشمهای خود را خواسته یاناخواسته روی رشتههای دیگر بسته و تنها نگاهشان اتفاقات یک رشته ورزشی را دنبال میکند. اتفاقاتی که برخی از آقایان مسئول تنها در دیدننقاط منفی آن تبحر لازم را دارند و هر اتفاق ناخوشایندی را در جامعه به ورزشکاران این رشته ربط میدهند، در صورتی که این نوع نگاه و اینتعریف نادرست از یک ورزش خاص تنها حساسیتها را به یک رشته زیاد میکند و توجهها را به سوی آن روانه میسازد و هیچ چیز دیگریبرای ورزش و آن رشته ورزشی عایدی ندارد.